شعر دختر گلم تیام ناصری
با سلام
یکی از دخترای گل کلاسم شعر زیبایی نوشته ،من هم واسه شما گذاشتم تا بخونید و لذت ببرید
تیام عزیز با آرزوی موفقیت برای شما.من هم به داشتن چنین گل هایی افتخار میکنم.
«به باد گفتم پرواز کند برود به ابر برسد.
از ابر خواهش کردم باران ببارد.
به باران گفتم که همه ی بدی ها را بشوید
اما بال پروانه هارا خیس نکند .
باد امد ورفت،خوبی ها را اورد و برد،.
ابرها شروع به باریدن کردند.
انوقت دلم به شوق افتاد ؛به یاد گذشته امدم.
انوقتیکه دنیا را دیدم.
پرواز باد را به چشمانم میسپارم.
صدای موج را به گوشهایم میسپارم.
گل های زیبا را با چشمانم میبینم.
صدای نم نم قطره ها را با گوش هایم میشنوم.
ای پدر مهربانم سایه ات بر سرم
اموخته ام از تو مهربانی
اموخته ام حرف هایی حرف هایی که مثل روشنایی ست. .
زمان مثل باد است مثل بادی که تا ابد گریزان است،سرگردان است .
اما من سرگردان نیستم بلکه تو را دارم مادر......